معنی فارسی reassault

B1

دوباره به موضوع یا فعالیتی حمله کردن یا روش جدیدی را به کار بردن.

To attack or approach again, especially after an initial try.

example
معنی(example):

تیم قصد دارد پس از دریافت بازخورد، دوباره به وظیفه حمله کند.

مثال:

The team plans to reassault the task after receiving feedback.

معنی(example):

پس از توقفی کوتاه، آنها تصمیم گرفتند با انرژی تازه به پروژه دوباره حمله کنند.

مثال:

After the brief pause, they decided to reassault the project with renewed energy.

معنی فارسی کلمه reassault

: معنی reassault به فارسی

دوباره به موضوع یا فعالیتی حمله کردن یا روش جدیدی را به کار بردن.