معنی فارسی reassemblage
B1تجدید ساختار، به معنای بازسازی و ترتیبدهی مجدد اجزا یا مواد به شکلی نوین.
The act of assembling something again, often in a new form or structure.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند یک تجدید ساختار از مواد مختلف برای مجسمهاش ایجاد کرد.
مثال:
The artist created a reassemblage of different materials for her sculpture.
معنی(example):
تجدید ساختار شامل جمعآوری دوباره چیزها به روشی جدید است.
مثال:
Reassemblage involves putting things back together in a new way.
معنی فارسی کلمه reassemblage
:
تجدید ساختار، به معنای بازسازی و ترتیبدهی مجدد اجزا یا مواد به شکلی نوین.