معنی فارسی reassorts

B1

دوباره مرتب کردن یا تنظیم کردن چیزها.

To organize or arrange things again.

example
معنی(example):

این برنامه داده‌ها را بر اساس ترجیحات کاربر دوباره مرتب می‌کند.

مثال:

The app reassorts data based on user preferences.

معنی(example):

برنامه ما درخواست‌ها را دوباره مرتب می‌کند تا عملکرد را بهینه کند.

مثال:

Our program reassorts requests to optimize performance.

معنی فارسی کلمه reassorts

: معنی reassorts به فارسی

دوباره مرتب کردن یا تنظیم کردن چیزها.