معنی فارسی rebalances
B1متعادل کردن، به معنای تنظیم دوباره یا تغییر تعادل چیزها به منظور بهبود عملکرد یا وضعیت.
To make changes to restore balance or stability in a context.
- verb
verb
معنی(verb):
To balance again.
example
معنی(example):
شرکت هر سه ماه یک بار پرتفوی خود را متعادل میکند.
مثال:
The company rebalances its portfolio every quarter.
معنی(example):
او زمانی که زندگی بیمورد میشود، اولویتهای خود را متعادل میکند.
مثال:
She rebalances her priorities when life gets chaotic.
معنی فارسی کلمه rebalances
:
متعادل کردن، به معنای تنظیم دوباره یا تغییر تعادل چیزها به منظور بهبود عملکرد یا وضعیت.