معنی فارسی rebank
B1دوباره سپردهگذاری کردن، به معنای تغییر یا تأسیس دوباره حسابهای بانکی.
To change or relocate banking assets or resources.
- VERB
example
معنی(example):
پس از بحران مالی، شرکت مجبور شد دوباره سپردهگذاری کند تا داراییهای خود را تأمین کند.
مثال:
After the financial crisis, the company had to rebank to secure their assets.
معنی(example):
آنها قصد دارند دوباره سپردهگذاری کنند تا مدیریت بهتری بر سرمایهگذاریهای خود داشته باشند.
مثال:
They plan to rebank to better manage their investments.
معنی فارسی کلمه rebank
:
دوباره سپردهگذاری کردن، به معنای تغییر یا تأسیس دوباره حسابهای بانکی.