معنی فارسی rebathed
B1دوباره حمام کرده، به معنای اینکه عمل حمام کردن پیشتر انجام شده است.
The past tense of rebathe.
- VERB
example
معنی(example):
او بعد از باغبانی دوباره حمام کرد تا خاک را بشوید.
مثال:
He rebathed after gardening to clean off the dirt.
معنی(example):
آنها بعد از بازدید از پارک، سگ را دوباره حمام کردند.
مثال:
They rebathed the dog after its visit to the park.
معنی فارسی کلمه rebathed
:
دوباره حمام کرده، به معنای اینکه عمل حمام کردن پیشتر انجام شده است.