معنی فارسی rebemire

B1

دوباره بررسی کردن یا بازنگری در چیزی، به خصوص در مورد آداب و رسوم یا استراتژی‌ها.

To re-evaluate or revisit previous customs or strategies.

example
معنی(example):

در طول تعطیلات‌مان، تصمیم گرفتیم آداب و رسوم محلی را دوباره بررسی کنیم.

مثال:

During our vacation, we decided to rebemire the local customs.

معنی(example):

آنها مجبور بودند استراتژی‌های خود را پس از تغییرات غیرمنتظره دوباره بررسی کنند.

مثال:

They had to rebemire their strategies after the unexpected changes.

معنی فارسی کلمه rebemire

: معنی rebemire به فارسی

دوباره بررسی کردن یا بازنگری در چیزی، به خصوص در مورد آداب و رسوم یا استراتژی‌ها.