معنی فارسی rebunker

B1

دوباره تجهیز کردن یک کشتی یا تأسیساتی با لنگر یا تجهیزات مناسب.

To equip a ship or facility again with necessary anchors or equipment.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند بعد از طوفان، کشتی را دوباره با لنگر مجهز کنند.

مثال:

They decided to rebunker the ship after the storm.

معنی(example):

مهندسین تصمیم دارند تأسیسات را با تجهیزات جدید دوباره مجهز کنند.

مثال:

The engineers will rebunker the facility with new equipment.

معنی فارسی کلمه rebunker

: معنی rebunker به فارسی

دوباره تجهیز کردن یک کشتی یا تأسیساتی با لنگر یا تجهیزات مناسب.