معنی فارسی recatch
B1دوباره گرفتن، عمل گرفتن یا تصاحب چیزی که قبلاً از دست رفته است.
To catch something again, especially after it has been released or dropped.
- VERB
example
معنی(example):
او بعد از اینکه توپ را از دست داد، موفق شد دوباره آن را بگیرد.
مثال:
He managed to recatch the ball after missing it.
معنی(example):
اگر ماهی را بیندازید، همیشه میتوانید دوباره آن را بگیرید.
مثال:
If you drop the fish, you can always recatch it.
معنی فارسی کلمه recatch
:
دوباره گرفتن، عمل گرفتن یا تصاحب چیزی که قبلاً از دست رفته است.