معنی فارسی recatalogued

B1

دوباره فهرست‌گذاری شده، به معنی عمل دوباره سازماندهی که شامل آن دسته از موارد است.

Organized or classified again, typically used with regards to collections or libraries.

example
معنی(example):

سوابق دوباره فهرست‌گذاری شده‌اند تا دسترسی آسان‌تری داشته باشند.

مثال:

The records have been recatalogued for easier access.

معنی(example):

پس از اینکه دوباره فهرست‌گذاری شد، بایگانی بسیار قابل دسترس‌تر بود.

مثال:

After being recatalogued, the archive was much more navigable.

معنی فارسی کلمه recatalogued

: معنی recatalogued به فارسی

دوباره فهرست‌گذاری شده، به معنی عمل دوباره سازماندهی که شامل آن دسته از موارد است.