معنی فارسی recirculates

B1

حرکت دوباره یک سیال در یک سیستم یا حلقه بسته پس از گذر از یک فرایند خاص.

To circulate something again or repeatedly within a system.

verb
معنی(verb):

To circulate again.

example
معنی(example):

آب از طریق فیلتر دوباره گردش می‌کند.

مثال:

The water recirculates through the filter.

معنی(example):

هوا در اتاق دوباره گردش می‌کند و آن را گرم‌تر می‌کند.

مثال:

The air recirculates in the room, making it warmer.

معنی فارسی کلمه recirculates

: معنی recirculates به فارسی

حرکت دوباره یک سیال در یک سیستم یا حلقه بسته پس از گذر از یک فرایند خاص.