معنی فارسی recirculating
B1نظام یا سیستمی که امکان گردش دوباره یک مایع یا گاز را فراهم میآورد.
The process or act of circulating something again within a system.
- verb
verb
معنی(verb):
To circulate again.
example
معنی(example):
سیستم دوباره گردش کمک میکند تا کارایی انرژی افزایش یابد.
مثال:
The recirculating system helps in energy efficiency.
معنی(example):
پنکههای دوبارهگردش در اتاق جریان هوا را بهبود میبخشند.
مثال:
Recirculating fans improve air flow in the room.
معنی فارسی کلمه recirculating
:
نظام یا سیستمی که امکان گردش دوباره یک مایع یا گاز را فراهم میآورد.