معنی فارسی reconsolidation
B2تجدید ادغام، فرآیند ترکیب دوباره اقلام یا اطلاعات برای بهبود و کارایی.
The process of consolidating again, typically to enhance organization or efficiency.
- NOUN
example
معنی(example):
تجدید ادغام اسناد کارایی را در دفتر افزایش داد.
مثال:
The reconsolidation of the documents improved efficiency in the office.
معنی(example):
شرکت به منظور بهینهسازی عملیاتش، تجدید ادغام را آغاز کرد.
مثال:
The company underwent reconsolidation to streamline its operations.
معنی فارسی کلمه reconsolidation
:
تجدید ادغام، فرآیند ترکیب دوباره اقلام یا اطلاعات برای بهبود و کارایی.