معنی فارسی reconvey
B1به معنای منتقل کردن دوباره یک پیام یا اطلاعات است.
To convey something again or to transfer information back.
- VERB
example
معنی(example):
او نیاز داشت تا افکارش را دوباره منتقل کند تا شفافتر شوند.
مثال:
He needed to reconvey his thoughts to make them clearer.
معنی(example):
در طول جلسه، او مجبور شد نکات اصلی را دوباره منتقل کند تا واضحتر باشد.
مثال:
During the meeting, she had to reconvey the main points for clarity.
معنی فارسی کلمه reconvey
:
به معنای منتقل کردن دوباره یک پیام یا اطلاعات است.