معنی فارسی recool
B1منظور از دوباره خنک کردن چیزی برای درست کردن آن.
To cool something again.
- VERB
example
معنی(example):
باید پای را قبل از سرو دوباره خنک کنید.
مثال:
You should recool the pie before serving it.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند اتاق را بعد از موج گرما دوباره خنک کنند.
مثال:
They decided to recool the room after the heat wave.
معنی فارسی کلمه recool
:
منظور از دوباره خنک کردن چیزی برای درست کردن آن.