معنی فارسی recrystallizing

B2

بازبلوری کردن فرآیند حل کردن یک ماده و سپس ایجاد دوباره بلورهای آن با کیفیت بالاتر است.

The process of dissolving a substance and allowing it to crystallize again to achieve higher purity.

verb
معنی(verb):

To crystallize again; especially as a means of purification.

example
معنی(example):

شیمیدان در حال بازبلوری کردن ماده برای تصفیه آن است.

مثال:

The chemist is recrystallizing the substance to purify it.

معنی(example):

بازبلوری کردن می‌تواند کیفیت بلورها را بهبود بخشد.

مثال:

Recrystallizing can improve the quality of the crystals.

معنی فارسی کلمه recrystallizing

: معنی recrystallizing به فارسی

بازبلوری کردن فرآیند حل کردن یک ماده و سپس ایجاد دوباره بلورهای آن با کیفیت بالاتر است.