معنی فارسی rectificative

B2

اصلاحی، به اقدام یا فرآیندی اشاره دارد که هدف آن تصحیح یا بهبود وضعیت نادرست است.

Relating to the act of correcting or rectifying something.

example
معنی(example):

اقدام اصلاحی برای رفع خطا ضروری بود.

مثال:

The rectificative action was necessary to fix the error.

معنی(example):

آنها پس از اشتباه اقداماتی اصلاحی انجام دادند.

مثال:

They took rectificative measures after the mistake.

معنی فارسی کلمه rectificative

: معنی rectificative به فارسی

اصلاحی، به اقدام یا فرآیندی اشاره دارد که هدف آن تصحیح یا بهبود وضعیت نادرست است.