معنی فارسی recurrer
B1شخص یا چیز که دوباره چیزی را انجام میدهد یا به وقوع میرساند.
One who or that which recurs.
- NOUN
example
معنی(example):
شناسایی دوبارهکنندهٔ این پدیده دشوار بود.
مثال:
The recurrer of this phenomenon was difficult to identify.
معنی(example):
هر دوبارهکننده رویداد دعوت شده بود تا تجربیاتش را به اشتراک گذارد.
مثال:
Every recurrer of the event was invited to share their experiences.
معنی فارسی کلمه recurrer
:
شخص یا چیز که دوباره چیزی را انجام میدهد یا به وقوع میرساند.