معنی فارسی redissolves
B1دوباره حل شدن، به معنای فرایند حل شدن مجدد یک ماده در مایع است.
To dissolve again in a solution.
- verb
verb
معنی(verb):
To dissolve again
example
معنی(example):
شکر در آب داغ دوباره حل میشود.
مثال:
The sugar redissolves in hot water.
معنی(example):
پس از چند دقیقه، پودر دوباره در مایع حل میشود.
مثال:
After a few minutes, the powder redissolves in the liquid.
معنی فارسی کلمه redissolves
:
دوباره حل شدن، به معنای فرایند حل شدن مجدد یک ماده در مایع است.