معنی فارسی reemanating

B1

در حال بازتاب دوباره، معمولاً در مورد صدا یا گرما.

Currently emanating again, typically in relation to sound or heat.

example
معنی(example):

گرما از شومینه دوباره تابش می‌یابد.

مثال:

The warmth is reemanating from the fireplace.

معنی(example):

او می‌توانست صدای دوباره بازتاب یافته از دور را بشنود.

مثال:

She could hear the sound reemanating from the distance.

معنی فارسی کلمه reemanating

: معنی reemanating به فارسی

در حال بازتاب دوباره، معمولاً در مورد صدا یا گرما.