معنی فارسی reenjoy

B1

دوباره لذت بردن از یک فعالیت یا سرگرمی، به ویژه بعد از وقفه.

To derive enjoyment again from an activity or hobby, especially after a pause.

example
معنی(example):

پس از یک وقفه طولانی، تصمیم گرفتم دوباره از سرگرمی مورد علاقه‌ام لذت ببرم.

مثال:

After a long break, I decided to reenjoy my favorite hobby.

معنی(example):

شما باید از فعالیت‌هایی که در گذشته به شما شادی می‌آوردند، دوباره لذت ببرید.

مثال:

You should reenjoy activities that brought you happiness in the past.

معنی فارسی کلمه reenjoy

: معنی reenjoy به فارسی

دوباره لذت بردن از یک فعالیت یا سرگرمی، به ویژه بعد از وقفه.