معنی فارسی reenjoyed

B1

دوباره لذت بردن، احساس خوشایندی که پس از تجربه مجدد یک چیز یا فعالیت ایجاد می‌شود.

To enjoy something again; to derive pleasure from an experience that has been had previously.

example
معنی(example):

من دوباره از کتابی که سال گذشته خواندم لذت بردم.

مثال:

I reenjoyed the book I read last year.

معنی(example):

بعد از مدت‌ها، دوباره از فیلم مورد علاقه‌ام لذت بردم.

مثال:

After a long time, I reenjoyed my favorite movie.

معنی فارسی کلمه reenjoyed

: معنی reenjoyed به فارسی

دوباره لذت بردن، احساس خوشایندی که پس از تجربه مجدد یک چیز یا فعالیت ایجاد می‌شود.