معنی فارسی reenjoyment
B1دوباره لذت بردن، احساسی که از یک تجربه تکراری به دست میآید.
The pleasure derived from experiencing something again.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره لذت بردن از یک فیلم کلاسیک میتواند خاطرات خوبی را به یاد بیاورد.
مثال:
The reenjoyment of a classic film can bring back great memories.
معنی(example):
دوباره لذت بردن او از آهنگ او را شاد کرد.
مثال:
Her reenjoyment of the song made her smile.
معنی فارسی کلمه reenjoyment
:
دوباره لذت بردن، احساسی که از یک تجربه تکراری به دست میآید.