معنی فارسی reenjoys
B1دوباره لذت بردن، از فعالیت یا تجربهای که قبلاً خوشایند بوده است مجدد لذت میبرد.
To enjoy something again; to find pleasure in a repeated activity.
- VERB
example
معنی(example):
او هر تابستان دوباره از بازدید از مادربزرگش لذت میبرد.
مثال:
She reenjoys visiting her grandmother every summer.
معنی(example):
او اغلب دوباره از هیجان ترنهای هوایی لذت میبرد.
مثال:
He often reenjoys the thrill of roller coasters.
معنی فارسی کلمه reenjoys
:
دوباره لذت بردن، از فعالیت یا تجربهای که قبلاً خوشایند بوده است مجدد لذت میبرد.