معنی فارسی reenlargement
B1عمل بزرگ کردن مجدد، افزایش اندازه چیزی که قبلاً بزرگ شده بود.
The act of making something larger again.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره بزرگ شدن اتاق احساس بیشتری به آن میدهد.
مثال:
The reenlargement of the room made it feel more spacious.
معنی(example):
دوباره بزرگ شدن پروژه برای موفقیت آن ضروری بود.
مثال:
The reenlargement of the project was necessary for its success.
معنی فارسی کلمه reenlargement
:
عمل بزرگ کردن مجدد، افزایش اندازه چیزی که قبلاً بزرگ شده بود.