معنی فارسی reenlarges

B1

عمل بزرگ کردن مجدد، در زمان حال به هنگام افزایش اندازه یا سطح.

Third person singular present of reenlarge.

example
معنی(example):

او نقشه را قبل از نشان دادن به معلمش دوباره بزرگ می‌کند.

مثال:

He reenlarges the drawing before showing it to his teacher.

معنی(example):

این هنرمند اغلب نقاشی‌های قدیمی خود را برای نمایشگاه‌ها دوباره بزرگ می‌کند.

مثال:

The artist often reenlarges his older paintings for exhibitions.

معنی فارسی کلمه reenlarges

: معنی reenlarges به فارسی

عمل بزرگ کردن مجدد، در زمان حال به هنگام افزایش اندازه یا سطح.