معنی فارسی reenlighten

B1

عمل روشن کردن دوباره، به ویژه در مکان‌هایی که نور کافی وجود ندارد.

To provide light again to a place.

example
معنی(example):

آنها قصد دارند کل ساختمان اداری را دوباره روشن کنند.

مثال:

They plan to reenlighten the entire office building.

معنی(example):

این ابتکار هدف دارد تا نقاط تاریک در شهرها را دوباره روشن کند.

مثال:

The initiative aims to reenlighten dark areas in cities.

معنی فارسی کلمه reenlighten

: معنی reenlighten به فارسی

عمل روشن کردن دوباره، به ویژه در مکان‌هایی که نور کافی وجود ندارد.