معنی فارسی reenlightened
B1دوباره روشن شدن، به معنای دوباره روشن شدن یا فهمیدن یک موضوع یا ایده است.
To regain enlightenment or clarity about something.
- VERB
example
معنی(example):
پس از جلسه، احساس کردم که در مورد اهدافم دوباره روشن شدم.
مثال:
After the meeting, I felt reenlightened about my goals.
معنی(example):
سخنرانی دیدگاه او را در مورد موضوع دوباره روشن کرد.
مثال:
The lecture reenlightened her perspective on the topic.
معنی فارسی کلمه reenlightened
:
دوباره روشن شدن، به معنای دوباره روشن شدن یا فهمیدن یک موضوع یا ایده است.