معنی فارسی refacilitate
B1تسهیل دوباره، فرآیند آسانتر کردن یا بهبود شرایط برای انجام کاری.
To make a process easier again or to improve conditions for carrying out an activity.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید روند آموزش را برای کارمندان جدید دوباره تسهیل کنیم.
مثال:
We need to refacilitate the training process for new employees.
معنی(example):
آنها پس از دریافت بازخورد تصمیم به دوباره تسهیل کردن برنامه گرفتند.
مثال:
They decided to refacilitate the program after receiving feedback.
معنی فارسی کلمه refacilitate
:
تسهیل دوباره، فرآیند آسانتر کردن یا بهبود شرایط برای انجام کاری.