معنی فارسی refectionary
B1جایی که تخیل و اندیشه درباره موضوعات خاص صورت میگیرد.
A place or context where reflection and deep thinking occurs.
- NOUN
example
معنی(example):
مرکز تفکر نظریات جدیدی درباره این موضوع ارائه داد.
مثال:
The refectionary offered many new insights into the topic.
معنی(example):
او کتابی منتشر کرد که پر از مفاهیم نظری بود.
مثال:
He published a book filled with refectionary concepts.
معنی فارسی کلمه refectionary
:
جایی که تخیل و اندیشه درباره موضوعات خاص صورت میگیرد.