معنی فارسی refocuses
B1متمرکز کردن دوباره‌ی توجه یا اهداف بر روی یک موضوع خاص.
To adjust one's focus or attention to a new target or goal.
- verb
verb
معنی(verb):
To focus on something else
معنی(verb):
To change the focus of
مثال:
to refocus a microscope
معنی(verb):
To change one's priorities
معنی(verb):
To come back into focus
example
معنی(example):
او وقتی حواس‌پرتی پیش می‌آید، توجهش را دوباره متمرکز می‌کند.
مثال:
He refocuses his attention when distractions arise.
معنی(example):
او اغلب اهدافش را دوباره متمرکز می‌کند تا با نیازهای متغیرش همخوانی داشته باشد.
مثال:
She often refocuses her goals to meet her changing needs.
معنی فارسی کلمه refocuses
:
متمرکز کردن دوباره‌ی توجه یا اهداف بر روی یک موضوع خاص.
