معنی فارسی refringency

C1

شکست نور، خاصیتی از مواد که از طریق آن می‌توان رفتار نوری آنها را مطالعه کرد.

The property of a substance that indicates its ability to bend light.

example
معنی(example):

شکست نور بلور در آزمایشگاه اندازه‌گیری شد.

مثال:

The refringency of the crystal was measured in the laboratory.

معنی(example):

دانشمندان شکست نور را مطالعه می‌کنند تا خواص مواد را بهتر درک کنند.

مثال:

Scientists study refringency to understand material properties better.

معنی فارسی کلمه refringency

: معنی refringency به فارسی

شکست نور، خاصیتی از مواد که از طریق آن می‌توان رفتار نوری آنها را مطالعه کرد.