معنی فارسی regeneratory

B2

متعلق به فرایند یا خاصیت بازسازی یا ترمیم.

Relating to or having the ability to regenerate or restore.

example
معنی(example):

آنها در حال انجام تحقیقاتی دربارهٔ بازسازی پوست هستند.

مثال:

They are conducting regeneratory research on skin healing.

معنی(example):

خصوصیات بازسازی‌کننده این ماده قابل توجه بود.

مثال:

The regeneratory properties of the substance were remarkable.

معنی فارسی کلمه regeneratory

: معنی regeneratory به فارسی

متعلق به فرایند یا خاصیت بازسازی یا ترمیم.