معنی فارسی registrate

B1

ثبت نام کردن، اقدام رسمی برای ورود به یک لیست یا سیستم، معمولاً به منظور شرکت در برنامه‌ها یا خدمات خاص.

To enroll or record officially in a list or system, typically for participation in events or services.

example
معنی(example):

شما باید قبل از کنفرانس ثبت نام کنید.

مثال:

You need to registrate for the conference in advance.

معنی(example):

برای دسترسی به خدمات، باید به صورت آنلاین ثبت نام کنید.

مثال:

To access the services, you must registrate online.

معنی فارسی کلمه registrate

: معنی registrate به فارسی

ثبت نام کردن، اقدام رسمی برای ورود به یک لیست یا سیستم، معمولاً به منظور شرکت در برنامه‌ها یا خدمات خاص.