معنی فارسی registrated

B1

ثبت نام شده، توصیف وضعیتی که در آن فرد یا چیزی به‌طور رسمی در یک لیست یا سیستم ثبت شده است.

Having been officially entered or recorded in a list or system.

example
معنی(example):

من برای مدت‌ها در دوره ثبت نام کرده‌ام.

مثال:

I have been registrated for the course for months.

معنی(example):

او هفته گذشته به عنوان یک عضو جدید ثبت نام شد.

مثال:

She was registrated as a new member last week.

معنی فارسی کلمه registrated

: معنی registrated به فارسی

ثبت نام شده، توصیف وضعیتی که در آن فرد یا چیزی به‌طور رسمی در یک لیست یا سیستم ثبت شده است.