معنی فارسی registrational
B2مرتبط با ثبتنام، وصفی برای فرآیند یا عمل ثبت نام در یک سامانه یا مؤسسه.
Relating to the process or act of registering, often in official capacities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرآیند ثبتنام ممکن است چندین هفته طول بکشد.
مثال:
The registrational process can take several weeks.
معنی(example):
آنها فرآیندهای ثبتنام را برای کمک به دانشجویان جدید ساده کردند.
مثال:
They simplified the registrational procedures to help new students.
معنی فارسی کلمه registrational
:
مرتبط با ثبتنام، وصفی برای فرآیند یا عمل ثبت نام در یک سامانه یا مؤسسه.