معنی فارسی registrating
B1در حال ثبت نام، توصیف عملی که در آن فرد یا افرادی بهطور رسمی در یک لیست یا سیستم ثبت میشوند.
The act of formally enrolling or recording someone in a list or system.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال ثبت نام دانشجویان برای ترم جدید هستند.
مثال:
They are registrating students for the new semester.
معنی(example):
او در حال ثبت نام برای دوره زبان در این تابستان است.
مثال:
He is registrating for a language course this summer.
معنی فارسی کلمه registrating
:
در حال ثبت نام، توصیف عملی که در آن فرد یا افرادی بهطور رسمی در یک لیست یا سیستم ثبت میشوند.