معنی فارسی reignites
B2دوباره شعله‌ور کردن، فعال کردن یا شروع دوباره یک احساس یا حالت.
To ignite again or rekindle something that has faded.
- verb
verb
معنی(verb):
Ignite again
معنی(verb):
To start again, especially animosity or argument
example
معنی(example):
این خبر بحث درباره تغییرات اقلیمی را دوباره شعله‌ور می‌کند.
مثال:
The news reignites the debate about climate change.
معنی(example):
آشپز اشتیاق به آشپزی را در دانش‌آموزانش دوباره شعله‌ور می‌سازد.
مثال:
The chef reignites the passion for cooking in his students.
معنی فارسی کلمه reignites
:
دوباره شعله‌ور کردن، فعال کردن یا شروع دوباره یک احساس یا حالت.
