معنی فارسی reimages
B1مجموعهای از عملهای دوباره تصویرگری یا اصلاحهایی که بر روی تصاویر یا ایدهها انجام میشود.
A collection of redesigned images or reinterpretations of concepts.
- NOUN
example
معنی(example):
هنرمند در حال کار بر روی مجموعهای از دوباره تصویرگریها برای نمایشگاه است.
مثال:
The artist is working on a series of reimages for the exhibit.
معنی(example):
این دوباره تصویرگریها مفاهیم قدیمی را به هنر مدرن تبدیل میکنند.
مثال:
These reimages turn old concepts into modern art.
معنی فارسی کلمه reimages
:
مجموعهای از عملهای دوباره تصویرگری یا اصلاحهایی که بر روی تصاویر یا ایدهها انجام میشود.