معنی فارسی reimagination
B2بازآفرینی، ایجاد یک دیدگاه یا شکل جدید برای چیزی که قبلاً وجود داشته است، به ویژه در هنر و ادبیات.
The act of imagining something again or in a new way.
- NOUN
example
معنی(example):
بازآفرینی هنرمند از نقاشی کلاسیک شگفتانگیز بود.
مثال:
The artist's reimagination of the classic painting was stunning.
معنی(example):
بازآفرینی داستانهای قدیمی میتواند حس تازگی به آنها ببخشد.
مثال:
The reimagination of old stories can make them feel fresh.
معنی فارسی کلمه reimagination
:
بازآفرینی، ایجاد یک دیدگاه یا شکل جدید برای چیزی که قبلاً وجود داشته است، به ویژه در هنر و ادبیات.