معنی فارسی reimbark

B2

دوباره سوار شدن، به معنای سوار شدن دوباره بر یک وسیله نقلیه یا کشتی.

To board again, typically used in travel contexts.

example
معنی(example):

آن‌ها تصمیم گرفتند پس از سفر اولیه خود دوباره سوار شوند.

مثال:

They decided to reimbark after their initial journey.

معنی(example):

برای دوباره سوار شدن، مسافران باید بلیت‌های خود را نشان دهند.

مثال:

To reimbark, passengers must show their boarding passes.

معنی فارسی کلمه reimbark

: معنی reimbark به فارسی

دوباره سوار شدن، به معنای سوار شدن دوباره بر یک وسیله نقلیه یا کشتی.