معنی فارسی reimbibe
B2دوباره نوشیدن یا به یاد آوردن تجربهها، به ویژه احساسات یا خاطرات خوب.
To drink again or to revisit pleasant experiences.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از یک روز طولانی، او تصمیم گرفت دوباره نوشیدنی مورد علاقهاش را بنوشد.
مثال:
After a long day, she decided to reimbibe her favorite drink.
معنی(example):
او عاشق است که تجارب خوب سفرهایش را دوباره به یاد آورد.
مثال:
He loves to reimbibe good experiences from his travels.
معنی فارسی کلمه reimbibe
:
دوباره نوشیدن یا به یاد آوردن تجربهها، به ویژه احساسات یا خاطرات خوب.