معنی فارسی reinclination

B1

تمایل مجدد، بازگشت به تمایل یا علاقه قبلی به چیزی.

The act of returning to a previous inclination or preference.

example
معنی(example):

او پس از تعطیلات تمایل مجددی به تحصیل نشان داد.

مثال:

He showed a reinclination towards studying after the vacation.

معنی(example):

تمایل مجدد او به پروژه همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

Her reinclination to the project surprised everyone.

معنی فارسی کلمه reinclination

: معنی reinclination به فارسی

تمایل مجدد، بازگشت به تمایل یا علاقه قبلی به چیزی.