معنی فارسی reindoctrinate
B1دوباره دکترین کردن فردی به سمت یک ایدئولوژی یا باور خاص.
To teach someone again a set of beliefs or ideology, usually in a systematic way.
- VERB
example
معنی(example):
سازمان هدفش دوباره دکترین کردن اعضایش با باورهای جدید بود.
مثال:
The organization aimed to reindoctrinate its members with new beliefs.
معنی(example):
پس از سالها دوری، آنها تلاش کردند او را دوباره به ایدئولوژی خود دکترین کنند.
مثال:
After years away, they tried to reindoctrinate him into their ideology.
معنی فارسی کلمه reindoctrinate
:
دوباره دکترین کردن فردی به سمت یک ایدئولوژی یا باور خاص.