معنی فارسی reindorse
B2بازپسگیری حمایت، تأکید مجدد بر حمایت از چیزی از جمله یک نامزد یا یک سیاست.
To support again or reaffirm support for something such as a candidate or policy.
- VERB
example
معنی(example):
کمیته تصمیم به بازپسگیری حمایت خود از نامزد گرفت پس از بررسی شواهد جدید.
مثال:
The committee decided to reindorse the candidate after reviewing new evidence.
معنی(example):
برای بازپسگیری حمایت از یک سیاست، باید تأثیر آن از زمان آخرین حمایت را ارزیابی کرد.
مثال:
To reindorse a policy, one must evaluate its impact since the last endorsement.
معنی فارسی کلمه reindorse
:
بازپسگیری حمایت، تأکید مجدد بر حمایت از چیزی از جمله یک نامزد یا یک سیاست.