معنی فارسی reingress

B1

دوباره وارد شدن به یک مکان خاص، به ویژه پس از خروج.

To enter again into a place or area.

example
معنی(example):

تیم برنامه‌ریزی کرد تا از طریق خروج اضطراری دوباره وارد ساختمان شود.

مثال:

The team planned to reingress the building using the emergency exit.

معنی(example):

بعد از تمرین، اجازه داشتند دوباره به محوطه وارد شوند.

مثال:

After the drill, they were allowed to reingress the premises.

معنی فارسی کلمه reingress

: معنی reingress به فارسی

دوباره وارد شدن به یک مکان خاص، به ویژه پس از خروج.