معنی فارسی reinstator
B1دوباره راهانداز، فرد یا نرمافزاری که به احیای چیزی کمک میکند.
A person or software that facilitates the restoration or renewal of something.
- NOUN
example
معنی(example):
او دوباره راهانداز سیاستهای قدیمی بود که همه آنها را دوست داشتند.
مثال:
He was the reinstator of the old policies that everyone loved.
معنی(example):
دوباره راهانداز برنامه، موفقیت آن را تضمین کرد.
مثال:
The reinstator of the program ensured its success.
معنی فارسی کلمه reinstator
:
دوباره راهانداز، فرد یا نرمافزاری که به احیای چیزی کمک میکند.