معنی فارسی reinterrogations
B1بیش از یک بار عمل بازجویی مجدد که به هدف جمع آوری اطلاعات بیشتر انجام میشود.
Instances of questioning someone again, especially in investigations to clarify information.
- NOUN
example
معنی(example):
چندین مورد بازجویی مجدد برای اطمینان از صحت اطلاعات انجام شد.
مثال:
Multiple reinterrogations were conducted to ensure accuracy.
معنی(example):
پرونده شامل چندین مورد بازجویی مجدد از شهود کلیدی بود.
مثال:
The case involved several reinterrogations of key witnesses.
معنی فارسی کلمه reinterrogations
:
بیش از یک بار عمل بازجویی مجدد که به هدف جمع آوری اطلاعات بیشتر انجام میشود.