معنی فارسی rejudge

B1

دوباره قضاوت کردن، ارزیابی مجدد یک وضعیت یا نتیجه.

To make a judgment about something again.

example
معنی(example):

کمیته تصمیم گرفت نتایج مسابقه را بعد از پیدا شدن اشتباهات دوباره قضاوت کند.

مثال:

The committee decided to rejudge the competition results after the errors were found.

معنی(example):

مهم است که قبل از اتخاذ تصمیم نهایی، وضعیت‌ها را دوباره قضاوت کنیم.

مثال:

It's important to rejudge situations before making a final decision.

معنی فارسی کلمه rejudge

: معنی rejudge به فارسی

دوباره قضاوت کردن، ارزیابی مجدد یک وضعیت یا نتیجه.