معنی فارسی reliberating

B1

عمل دوباره آزاد کردن، به معنی رهایی از اسارت و فشار است.

The act of freeing again.

example
معنی(example):

تلاش‌ها برای دوباره آزاد کردن جامعه ادامه دارد.

مثال:

The efforts in reliberating the community continue.

معنی(example):

آنها زمین‌هایی که از آنها گرفته شده بود را دوباره آزاد می‌کنند.

مثال:

They are reliberating the lands that were taken away.

معنی فارسی کلمه reliberating

: معنی reliberating به فارسی

عمل دوباره آزاد کردن، به معنی رهایی از اسارت و فشار است.